Web Analytics Made Easy - Statcounter

کیهان نوشت: دبیرکل حزب کارگزاران می‌گوید تمرکز قدرت در ایران در طول تاریخ بی‌نظیر است و مردم هزینه یکی از قدرتمندترین نظام‌های سیاسی را پرداخت می‌کنند بدون این‌که از مواهب آن استفاده کنند.

حسین مرعشی در سرمقاله روزنامه سازندگی، ضمن طرح این سؤال مغالطه‌آمیز که «چرا دولت‌ها قادر به استفاده از قدرت متمرکز ولایت برای اداره کشور و توسعه ایران نبوده‌اند؟»، نوشت: «آغاز نقطه انعطاف ایران در بازگشت به روابط با کشور عربستان به این موضوع و نتیجه برمی‌گردد که هم ایران و هم عربستان در ادامه تنش‌های خود به یک بن‌بست رسیده بودند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

زیرا نه اتفاق جدیدی در منطقه می‌توانست رخ دهد، نه جنگ یمن. هیچ‌کدام از دو طرف نیز بیش از این نمی‌توانستند در منطقه یا حوزه نفوذ خود بیش از این پیشرفت کنند. تحولات منطقه نیز مهم بود. در سوریه بشار اسد موفق شد، دولت خود را حفظ کند و جهان عرب هم او را پذیرفت.

آمریکایی‌ها در این میان به همان سیاست پیشین خود برگشتند که اذعان دارد، صلح در خاورمیانه نه ممکن است و نه مطلوب. پس به جای آن سیاست، سیاست ثبات در این منطقه را دنبال کردند و با این سیاست در عمل برنامه تنش‌زدایی بین ایران و عربستان را حمایت کردند.

اروپایی‌ها نیز از این سیاست دفاع می‌کنند. چراکه نمی‌خواهند همزمان با جنگ اوکراین تنش جدیدی را هم مدیریت کنند. چین هم به دو دلیل از تنش‌زدایی بین ایران و عربستان حمایت کرد: اول آن‌که به عنوان بزرگ‌ترین واردکننده نفت جهان می‌خواهد بازار نفت ثبات داشته باشد و دوم این‌که چین حدود ۴ هزار میلیارد دلار منابع مازاد دارد که تصمیم دارد در نقاط مختلف دنیا سرمایه‌گذاری کند تا بتواند این سرمایه را به حرکت دربیاورد. این امر نیاز به ثبات دارد. این حمایت‌ها در کنار تصمیم دوطرف موجب شد که به‌سرعت روابط ایران و عربستان به سمت بهبود پیش برود. این نشان می‌دهد که منطقه در حال پوست‌اندازی است و دارد وارد فضای جدیدی می‌شود که فرصت‌های خوبی هم برای ایران به همراه خواهد داشت.

با این حال ایران دو مسئله مهم دارد. یکی این‌که ایران نیاز به تکنولوژی‌های بالادستی نفت و گاز دارد که فقط در دست آمریکا و انگلیس و اروپایی‌هاست، ولی به نظر می‌رسد، دسترسی ایران به این تکنولوژی منوط به حل کامل مشکلات با آمریکاست که رهبری آن را به صلاح نمی‌دانند. ایران در زمان حمله آمریکا به عراق و افغانستان هم فرصت مشابهی داشت که به دلیل مشکلات مدیریتی از دست داد. مسئله دوم مدیریت دولت است. واقعیت این است که این تمرکز قدرت در ایران در طول تاریخ خود و منطقه بی‌نظیر است. مردم دارند هزینه یکی از قدرتمندترین نظام‌های سیاسی را پرداخت می‌کنند بدون این‌که از مواهب آن استفاده کنند. تجمیع قدرت در سطوح پایین‌تری در دولت در کشور‌های مختلف به توسعه اقتصادی انجامیده، اما در ایران دولت‌ها قادر به استفاده از قدرت متمرکز ولایت برای اداره کشور و توسعه ایران نبوده‌اند. اکنون سؤال اساسی این است که آیا ایران قادر خواهد بود از فرصت‌های تاریخی جدید برای توسعه ایران استفاده کند؟».

درباره این اظهارات حسین مرعشی تذکر چند نکته ضروری است. نخست این‌که اگر ایران امروز به قدرت منطقه‌ای تبدیل شده، دستاورد نظام جمهوری اسلامی است و اگر خیالات یا نقشه‌های دیکته شده غرب به غربگرایان در زمینه اعتماد به آمریکا و اروپا کامل پیش می‌رفت، آمریکا و متحدانش، ویرانی‌هایی چند برابر بیشتر از افغانستان و عراق و لیبی و سوریه، به ایران تحمیل می‌کردند.

ثانیا نظام سیاسی عربستان از اهانت و تحقیر «گاو شیرده» به ستوه آمد و با فهم تغییر معادلات نظم جهانی، از ارتقای روابط با کشور‌هایی مانند چین و ایران و روسیه اهتمام ورزید. این برخلاف رویه حقارت‌آمیز غربگرایان ایرانی است که با وجود خیانت آمریکا در برجام و سرشکستگی‌های پیاپی آن رژیم در منطقه، بر آویزان شدن و التماس از آمریکا اصرار دارد و از همه بدتر، به نیابت از آمریکا، مرتکب تحریف و عقده گشایی علیه اقتدار جمهور اسلامی می‌شود.

ثالثا جمهوری اسلامی ایران، از معماران اصلی نظم جهانی جدیدی است که در حال شکل گیری است و امثال آقای حسین مرعشی با وجود این‌که می‌دانند تغییر نقشه «قرن جدید آمریکایی» به «قرن جدید آسیایی» بدون راهبرد حکیمانه مقاومت (جمهوری اسلامی) ممکن نبود، سعی می‌کند تا کشورمان را منفعل و ناتوان نشان دهد و حال آن که مقامات متعدد آمریکایی و صهیونیست بار‌ها اذعان کرده‌اند که اگر ورق تحولات برگشته، زیر سر ایران است. در حقیقت فرصت‌های بزرگی که امروز برای کشورمان در حوزه سیاست خارجی و دیپلماسی پدید آمده، حاصل راهبرد حکیمانه رهبر انقلاب و از خودگذشتگی خدمتگزارانی مانند شهید سلیمانی است و این فرصت‌ها درست زمانی تدارک شد که جریان غربگرا در حال واگذاری منابع اقتدار ایران با برجام ۱ و ۲ و ۳ بود!

رابعا ایران با وجود تحریم‌های نفتی و غیر نفتی، در حال گسترش چتر دیپلماسی و ضمنا توسعه میادین نفتی از جمله پارس جنوبی است. با این حال مرعشی می‌گوید باید زیر بلیت دولت خبیثی برویم که اصرارش بر ممانعت از توسعه و پیشرفت ایران را در روند برجام نشان داد.

خامسا رهبر انقلاب بیشترین اختیارات را به دولت مدعی اعتدال دادند چنان‌که سعید لیلاز عضو مرکزیت کارگزاران به یورونیوز گفت اگر اختیارت روحانی را چوب خشک داشت، وضعیت اقتصاد کشور بهتر از وضعیت دوره مدیریت روحانی بود. با این وجود مرعشی گویا ماموریت دارد به نیابت از عقده‌های آمریکا و انگلیس و اسرائیل، رهبری را متهم کند.

منبع: فرارو

کلیدواژه: حسین مرعشی قیمت طلا و ارز قیمت موبایل حسین مرعشی فرصت ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۱۸۲۷۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ریشه‌های تروریست‌پروری در سیاست‌های غرب؛ ترور برای بقا!

این روز‌ها نام فلسطین بیش از هر زمان دیگری بر سر زبان‌ها افتاده و از اقصی‌نقاط جهان به گوش می‌رسد و یک جنبش عمومی برای احقاق حقوق مردم غزه آغاز شده است. البته جنایت صهیونیست‌ها که در ماه‌های اخیر به اوج خود رسیده، محدود به وقایع بعد از عملیات طوفان‌الاقصی و ماه‌های اخیر نمی‌شود و قدمتی ۷۵ساله دارد و مهاجرت اجباری و پاک‌سازی قومیتی سوغات شوم صهیونیست‌ها در این تهاجم است.

رسانه‌ای‌شدن بخشی از جنایت‌های ارتش صهیونیستی در غزه و مخابره تصاویر بیمارستان‌ها و مراکز درمانی که تاکنون سانسور می‌شد همبستگی عمیقی را بین ملت‌های مختلف علیه رژیم کودک‌کش اسرائیل رقم زد و این کینه به اقدام بزرگ و ارزشمندی نظیر تظاهرات مردم و تجمع دانشجویان جهان علیه صهیونیست‌ها منجر شد.

 گزارش‌های ارسالی از دانشگاه‌های آمریکا یکی از شگفت‌انگیزترین اخبار این روز‌ها بود و باعث شد تا نقاب از چهره سران آمریکا کنار رفته و افکارعمومی جهان با ماهیت تروریست‌پرور این دولت استعماری آشنا شوند چراکه اگر حمایت‌های بی‌دریغ کاخ‌سفید از این رژیم تداوم نداشت، کار اسرائیل پیش از اینها یکسره شده بود و ملت مظلوم غزه قربانی زیاده‌خواهی صهیونیست‌های غاصب نمی‌شدند.

 مروری بر تاریخ پرفرازونشیب منطقه غرب آسیا حکایت از این دارد که کشور‌های غربی ازجمله آمریکا برای بهره‌مندی از مواهب و امکانات استراتژیک این منطقه، رژیمی با عنوان اسرائیل را علم کردند تا با اقدامات ایذایی و تروریستی علیه ملت‌های منطقه غرب آسیا، اهداف استعماری آنها را محقق کند، اما رویداد‌های اخیر نشان می‌دهد که بومرنگ این بدخواهی‌ها به سمت کشور‌های غربی برگشته است و افکارعمومی این کشور‌ها با محاکمه آنها خواستار بازنگری این سیاست‌های نژادپرستانه هستند؛ مسأله‌ای که به زعم کارشناسان توجه و عدم توجه به آن، حاکمیت آمریکا و دولت بایدن را با چالشی جدی مواجه کرده و به افول هژمونی آن می‌انجامد.

یکی ازموضوعاتی که ریاکاری و استاندارد‌های دوگانه دولت‌های غربی را به‌صورت واضح آشکار کرده و موجب رسوایی آنها می‌شود استفاده دوپهلو از پدیده تروریسم است. سیاستمداران غربی از یک‌سو در سخنرانی‌ها و موضع‌گیری‌های‌شان مکررا از لزوم مقابله با تروریسم می‌گویند و از طرف دیگر با حمایت از گروه‌های تروریستی و تقسیم آن به دو بخش خوب و بد، رویه دروغین خود در فریب افکارعمومی را آشکار می‌کنند. سناتور‌های آمریکایی و دیپلمات‌های اروپایی پشت تریبون‌های رسمی، خودشان را دشمن نخست گروه‌های تروریستی معرفی می‌کنند، اما تاکنون عملیات قابل‌توجهی از سوی آنها علیه اهداف غربی صورت نگرفته است و همواره در راستای تحقق اهداف آمریکا که جنگ‌افروزی و دست‌اندازی به ثروت‌های ملت‌هاست حرکت کرده‌اند و بی‌دلیل نیست که از حمایت آنها نیز برخوردار هستند و تروریسم در خدمت آمریکاست؛ مسأله‌ای که با نگاهی به عملکرد دولت‌های غربی قابل رویت است و می‌توان رد پای آنها را در روابط متقابل دید. تشکیل دولت غاصب صهیونیست که مصداق کاملی از تروریسم است بخشی از این تعامل است که صدمات زیادی را بر پیکره جهان اسلام و جامعه بشری وارد کرد. شواهد و مستندات بسیاری وجود دارد که نشان می‌دهد مقامات اروپایی با همراهی صهیونیست‌ها، از حمایت مردم بی‌دفاع غزه خودداری کرده و ناقض حقوق‌بشری شده‌اند که داعیه پاسداری از آن را دارند و عجیب‌تر آن‌که در برخی موارد از اقدامات بشردوستانه‌ای که در حمایت از حقوق مردم فلسطین انجام گرفته است نیز جرم‌انگاری کرده و مانع ارسال کمک‌های بشردوستانه شده‌اند.
 
نقش آمریکا در تثبیت جریان‌های تروریستی‌
می‌سال ۱۹۴۸بودکه اعلامیه دولت آمریکا مبنی بر شناسایی دولت اسرائیل صادر شد. درحالی‌که این طرح هنوز در مجمع عمومی سازمان ملل در جریان بود و کارشناسان مشغول بررسی و گفتگو درباره طرح قیمومیت بودند، اما تصمیم‌گیرندگان کاخ‌سفید مثل همین حالا که چشم و گوش خود را نسبت به جنایات صهیونیست‌ها بسته‌اند، بدون توجه به نتایج بررسی سازمان ملل، دولت اسرائیل را به رسمیت شناخته و مسئولان اسرائیلی نیز استقلال خود را اعلام کردند و این آغاز راه آمریکا برای حمایت از اسرائیل بود. موضوعی که در این هفته‌ها به‌دلیل آن به مصاف شهروندان کشورش رفته و حتی برای حفاظت از منافع اسرائیل تمام اصول قانونی را زیر پا گذاشته است.

رئیس‌جمهور آمریکا در ادامه تصمیم‌های متعددی را در راستای پاسداری از موجودیت نحس اسرائیل اتخاذ کرده و در نخستین ملاقات رسمی با مقامات صهیونیستی، مبلغ صدمیلیون دلار در اختیار آنها قرار داد و با تأسیس دفتر سیاسی در تل‌آویو به روابط دیپلماتیک میان آمریکا و اسرائیل رسمیت بخشید تا سایر کشور‌ها نیز از این قاعده پیروی کنند. خوابی که برای منطقه غرب‌آسیا دیده بودند و با جهاد رزمندگان محور مقاومت کابوسی شد که علاوه بر اضمحلال صهیونیست‌ها برای آمریکایی‌ها نیز پرمخاطره شده است. اما آمریکا به همین هم بسنده نکرده و تلاش‌های زیادی را برای پذیرش اسرائیل در سازمان ملل متحدانجام داد واین خوش‌خدمتی‌ها بالغو تحریم نظامی وارسال اسلحه به اسرائیل از طرف آمریکا تکمیل شد و مجموعه این کار‌ها اراده آمریکا در تشکیل این رژیم تروریستی را نشان می‌دهد که علنا اعلام جنگی علیه اعراب و ساکنان فلسطین بود.
 
ریشه‌های تروریسم در غرب آسیا 
این سلسله‌اقدامات باعث شد تا کشور‌های غربی به رهبری آمریکا، رژیم غاصب صهیونیستی و دلار‌های نفتی برخی حکام دست‌نشانده در منطقه اضلاع مثلث تروریسم را در منطقه غرب‌آسیا کامل کنند. برخورداری از منابع طبیعی فسیلی یکی از مواردی بود که باعث شد تا غربی‌ها چشم طمع به این منطقه دوخته و این پهنه جغرافیایی را تبدیل به مأمن تروریست‌ها کنند. از سوی دیگر وقوع جنگ در این منطقه سود کلانی را نصیب این دولت‌های استعماری می‌کرد و آمریکا برای ادامه حیات خود محتاج میلیون‌ها دلاری است که از طرف کارخانه‌های اسلحه‌سازی به خزانه آنها سرازیر می‌شود. پس پرواضح است که جنگ‌افروزی از طریق حمایت از تروریسم در منطقه بهترین راه برای جوش‌دادن این معاملات پرسود است.

علاوه بر آمریکا، اسرائیل نیز به دلایل متعددی برای حمایت از گسترش تروریسم در منطقه اشتیاق دارد: از ابتدای تأسیس رژیم منحوس صهیونیستی در غرب‌آسیا و در قلب سرزمین‌های اسلامی حفظ امنیت مهم‌ترین دغدغه این رژیم بوده و هست. از طرفی صهیونیست‌ها به‌دلیل نداشتن وسعت و جمعیت کافی به‌منظور جنگ مجبور است تا از درگیری بلندمدت با کشور‌های منطقه و حتی جنبش‌های اسلامی مانند حزب‌ا... و حماس اجتناب کند؛ بنابراین بهترین راه برای درگیرنشدن مستقیم در منطقه حمایت از گروه‌های تروریستی است تا کشور‌هایی مانند سوریه، لبنان و ایران درگیر مبارزه با تروریسم شوند و از مبارزه با اسرائیل دست بردارند.

 تولید و حمایت تروریسم از سوی آمریکا یکی از توطئه‌های پنتاگون است تا طی آن رقبای منطقه‌ای این دولت استکباری مشغول حل‌وفصل این مسأله ویران‌کننده در داخل مرزهای‌شان باشند و برای رهایی از آن دست به دامان آمریکا یا متحد صهیونیست‌ها شوند و به‌این‌ترتیب این کشور‌ها علاوه بر این‌که مجری سیاست آمریکا باشند، منافع اقتصادی چشمگیری را نیز نصیب دولت‌های غربی کنند. پس از بهار عربی و سقوط حکومت‌های خودکامه در آفریقا و غرب‌آسیا، حکومت‌های وابسته که با دیدن عاقبت هم‌کیشان خود دچار هراس شده بودند برای رهایی از خشم مردم به دولت‌های تروریست‌پرور متوسل شدند و اعتراف مقامات آمریکایی در تاسیس داعش نشان از همراهی مستمر آنها با گروه‌های تروریستی دارد و عجیب آن‌که بازهم دولت‌های خودکامه وابسته به غرب از گزند داعش در امان بودند.

حمایت دولت‌های اروپایی از گروهک تروریستی منافقین و پشتیبانی از گروه‌های مسلح تجزیه‌طلب مثال‌های نغزی است که نشان می‌دهد دولت‌های غربی با استاندارد‌های دوگانه خود گاهی برای مقابله با تروریسم به کشور‌های دیگر لشکرکشی کرده و استقلال آنها را زیر سؤال می‌برند و بعضا با پذیرش افرادی که نقش مستقیمی در کشتار ۱۷هزار نفر از شهروندان ایرانی داشته‌اند، تمام قوانین مرتبط با این موضوع را زیر پا گذاشته و برای آنها فرش‌قرمز پهن می‌کنند. 

به هر تقدیر وقایع این روز‌های غزه وجنون نسل‌کشی توسط صهیونیست‌ها و حمایت عریان مدعیان حقوق‌بشر از این رژیم‌نژاد‌پرست نشان می‌دهد که باید مراقب آدرس غلط رسانه‌های غربی بود. موضوعی که در نامه رهبر معظم انقلاب که سال‌ها پیش خطاب به جوانان اروپایی نوشته شده بود هم به آن اشاره شده بود و معظم‌له فلسطین را مرز حق و باطل عنوان و تاکید کرده بودند: «تا زمانی که معیار‌های دوگانه بر سیاست غرب مسلط باشد و تا وقتی که تروریسم در نگاه حامیان قدرتمندش به انواع خوب و بد تقسیم شود و تا روزی که منافع دولت‌ها بر ارزش‌های انسانی و اخلاقی ترجیح داده شود، نباید ریشه‌های خشونت را در جای دیگر جست‌وجو کرد.» بنابراین صحنه‌های غم‌انگیزی که این ماه‌ها از غزه مخابره می‌شود ریشه در خشونت آمریکایی دارد و به فضل خدا با بیداری جهانی که در سطح جهان فراگیر شده است، به نابودی صهیونیسم و آزادی قدس منجر می‌شود.

منبع: رونامه جام جم

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

دیگر خبرها

  • حمله به نون‌خ و آقاخانی: برای اینستاگرام سریال ساخته بودید؟
  • با دیپلماسی فعال منطقه‌ای ایران خط لوله صلح با وجود کارشکنی آمریکا در حال ساخته شدن است
  • دانشگاه‌ها؛ پاشنه آشیل دولت آمریکا / عملیات وعده صادق نتیجه اقتدار علمی ایران است   
  • ریشه‌های تروریست‌پروری در سیاست‌های غرب؛ ترور برای بقا!
  • برگزاری رژه اقتدار دریایی در آبراه راهبردی خورموسی
  • فرصت خدمتگزاری به مردم بسیار محدود است
  • معاون رئیس‌جمهور: بهترین فرصت برای بازگشت ایرانیان خارج از کشور فراهم است
  • معاون رئیسی : بهترین فرصت برای بازگشت ایرانیان خارج از کشور فراهم است
  • برگزاری نشست رویداد خلیج فارس در خرمشهر
  • حج تجلی وحدت و اقتدار امت اسلامی است